کد مطلب:148593 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:111

آخرین سخن حسین خطاب به دشمن
امام علیه السلام وقتی كه بر زمین افتاد، دید گروهی برای غارت خیمه ها به


سوی خیمه ها هجوم می برند، خطاب به آنها صدا زد:

یا شیعة آل ابی سفیان، ان لم یكن لكم دین و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احرارا فی دنیاكم...؛ ای پیروان خاندان ابوسفیان اگر دین ندارید و از روز جزا نمی ترسید، لااقل در زندگی آزادمرد باشید....» [1] .

و در آخرین لحظه های عمرش، كه افرادی مثل شمر، خولی و سنان، پیش دستی می كردند تا آن حضرت را به قتل رسانند، متوجه معشوقش، خدای بزرگ شد و چنین مناجات كرد، كه در حقیقت آخرین پیام و منشورش بود:

... صبرا علی قضائك یا رب، لا اله سواك یا غیاث المستغیثین، ما لی رب سواك و لا معبود غیرك، صبرا علی حكمك یا غیاث من لا غیاث له، یا دائما لا نفاد له، یا محی الموتی یا قئما علی كل نفس بما كسبت، احكم بینی و بینهم و انت خیر الحاكمین؛ ای خدای بزرگ؛ در برابر قضا و قدر تو شكیبا هستیم، پروردگارا معبودی جز تو نیست، بر حكم و تقدیر تو صابر هستیم، ای فریادرس آنكه فریادرسی ندارد، ای همیشه زنده ای كه پایان ندارد، ای زنده كننده ی مردگان، ای خدایی كه هر كس را با


اعمالش می سنجی، در میان من و این مردم، تو حكم كن كه تو بهترین حاكمان هستی.

سرانجام امام علیه السلام را از هر طرف تیرباران كردند، كه هفتاد و دو زخم بر پیكر مطهرش وارد شد و از امام باقر علیه السلام نقل شده كه سیصد و اندی زخم به بدن آن حضرت وارد گردید. [2] .


[1] بحار، ج 45، ص 51.

[2] بحار، ج 45، ص 52.